رابط Quotes
Quotes tagged as "رابط"
Showing 1-16 of 16

“این تعد نیست ـ کجسلیقگی است ـ که این موضوع را تا حد رابطی پیچیدهای لای زرورق دنبال کنیم. بگذارید هر بامداد تر و تاز باشیم. وقتی پوشش فرسوده شد، دیگر کن است. چین و چروک را اتو میکنی باز مثل تاز میشود. تاز که شد، بی درنگ باز کن میشود... آیا اجباری هست که به این چیزهای ناشایست گوش بدهیم؟”
― The Woman in the Dunes
― The Woman in the Dunes

“نه. تنا نیست چون با دختری که دوستش دارد نیست. تناست چون هیچ کسی را ندارد تا برایش از آن دختر بگوید”
― فیس بوک
― فیس بوک

“زنی که این اندازه رنجش میداد نه تنا کمتر که برعکس، هرچه بیشتر برایش عزیز میشد، انگار که همراه با هرچه بالاتر گرفتن درد، ارزش نوشدارو، ارزش داروی آرامبخشی هم که تنا در دست اودت بود فزونی مییافت. سوان میخواست بیشتر تیمارش کند، آن گونه که برای بیماریای که ناگهان دریابی از آنچه بوده وخیمتر است.”
― Swann’s Way
― Swann’s Way

“اغلب گفته میشود که با برشمردن خطاهای معشوقهی یک دوست، تنا بر مهر او در دلش میافزاییم چون آنها را باور نمیکند!
و چقدر بیشتر، اگر باور کند!”
― Swann’s Way
و چقدر بیشتر، اگر باور کند!”
― Swann’s Way

“هر دو انسانی که روی کرهی زمین در نظر بگیرید با حداکثر شش واسطه به هم ربط پیدا میکنند”
― فیس بوک
― فیس بوک
“رابط با همنوع عبادت است و رابط با خویشتن نیازمند کوشش. عبادت است که آدمی از آن نیروی کوشش میگیرد.
The relationship to one's fellow man is the relationship of prayer, the relationship to oneself is the relationship of striving; it is from prayer that one draws the strength for one's striving.”
― تنایی
The relationship to one's fellow man is the relationship of prayer, the relationship to oneself is the relationship of striving; it is from prayer that one draws the strength for one's striving.”
― تنایی
“من به زوج ها توصیه می کنم که با مسائل زناشویی به همان طریق که با آنفولانزا برخورد می کنند روبه رو شوند. اشخاص مواظب هستند از شرایطی که ممکن است سرماخوردگی را به آنها منتقل کند جلوگیری نمایند. اما در عین حال مقداری آسپرین تدارک می بینند و به محض آنکه نخستین نشانه های سرماخوردگی را احساس کردند از آن مصرف می کنند. وقتی کودکی در یک خانواده تب می کند همه برای کمک به او بسیج می شوند.”
― After the Honeyman, How Conflict Can Improve Your Relationship
― After the Honeyman, How Conflict Can Improve Your Relationship
“وقتی بدانید که مشکل موردنظر تنا دامن گیر شما نیست و دیگران هم با آن روبه رو هستند، رو به رو شدن با آن ساده تر است. مجبور نیستید آن را مسئله ای شخصی تلقی کنید آن را مسئله ای می بینید که دیگران هم دارند و منحصر به شما و همسرتان نمی شود، با دانستن این مطلب احتمالا با آرامش بیشتری با آن برخورد می کنید.”
― After the Honeymoon: How Conflict Can Improve Your Relationship
― After the Honeymoon: How Conflict Can Improve Your Relationship
“در واقع حساسیتی که در دوران کودکی شخص ایجاد شده ممکن است سبب شود که او به برخی از جنبه های حقیقی شدیدا توجه داشته باشد. درست همان طور که سگ ها صداهایی را می شنوند که انسان از شنیدن آن عاجز است، برخی از حساسیت های دوران کودکی شخص را در موقعیتی قرار می دهد تا مطالبی را که دیگران متوجه آن نمی شوند درک نمایند. برای مثال زنی که در کودکی مورد کم لطفی و بی اعتنایی قرار گرفته ممکن است نسبت به کمترین بی اعتنایی شوهرش واکنش شدید نشان دهد.”
― After the Honeymoon: How Conflict Can Improve Your Relationship
― After the Honeymoon: How Conflict Can Improve Your Relationship
“من به زوج ها توصیه می کنم که با مسائل زناشویی به همان طریق که با آنفولانزا برخورد می کنند روبه رو شوند. اشخاص مواظب هستند از شرایطی که ممکن است سرماخوردگی را به آنها منتقل کند جلوگیری نمایند. اما در عین حال مقداری آسپرین تدارک می بینند و به محض آنکه نخستین نشانه های سرماخوردگی را احساس کردند از آن مصرف می کنند. وقتی کودکی در یک خانواده تب می کند همه برای کمک به او بسیج می شوند.”
― After the Honeymoon: How Conflict Can Improve Your Relationship
― After the Honeymoon: How Conflict Can Improve Your Relationship

“آن شب مادام دلوم به شوهرش گفت: «طفلک سوان ... فکر میکنم مسخره باشد که مردی به این فهمیدگی برای همچو زنی رنج بکشد که حتی زن جالبی هم نیست، چون میگویند خیلی احمق است.»
این را با خردمندی آدمهای عاشق نشده گفت که معتقدند یک مرد فهمیده باید تنا به خاطر کسی غصه بخورد که لیاقتش را داشته باشد؛ و این کمابیش به آن میماند که کسی تعجب کند چرا آدم به خاطر چیزی به کوچکی یک باسیل ناقابل دچار وبا میشود!”
― Swan's Way
این را با خردمندی آدمهای عاشق نشده گفت که معتقدند یک مرد فهمیده باید تنا به خاطر کسی غصه بخورد که لیاقتش را داشته باشد؛ و این کمابیش به آن میماند که کسی تعجب کند چرا آدم به خاطر چیزی به کوچکی یک باسیل ناقابل دچار وبا میشود!”
― Swan's Way

“آن شب مادام دلوم به شوهرش گفت: «طفلک سوان ... فکر میکنم مسخره باشد که مردی به این فهمیدگی برای همچو زنی رنج بکشد که حتی زن جالبی هم نیست، چون میگویند خیلی احمق است.»
این را با خردمندی آدمهای عاشق نشده گفت که معتقدند یک مرد فهمیده باید تنا به خاطر کسی غصه بخورد که لیاقتش را داشته باشد؛ و این کمابیش به آن میماند که کسی تعجب کند چرا آدم به خاطر چیزی به کوچکی یک باسیل ناقابل دچار وبا میشود.”
― Swann’s Way
این را با خردمندی آدمهای عاشق نشده گفت که معتقدند یک مرد فهمیده باید تنا به خاطر کسی غصه بخورد که لیاقتش را داشته باشد؛ و این کمابیش به آن میماند که کسی تعجب کند چرا آدم به خاطر چیزی به کوچکی یک باسیل ناقابل دچار وبا میشود.”
― Swann’s Way

“عشق سوان به همان جایی رسیده بود که در برخی بیماریها بیباکترین جراح هم از خود میپرسد آیا هنوز منطقی یا حتی شدنی هست که اعتیاد یا مرض بیمار از او گرفته شود؟”
― Swann’s Way
― Swann’s Way

“[سوان] به خود میگفت: «واقعا پیشرفت محسوس است؛ خوب که به قضیه دقیق میشوم، میبینم که دیروز از بودن با او تقریبا هیچ لذت نمیبردم: عجیب است که حتی به نظرم زشت میرسید.» و البته راست میگفت، اما عشقش از محدودهی تمنای بدنی بسیار فراتر میرفت. دیگر خود وجود اودت در آن چندان جایی نداشت.”
― Swann’s Way
― Swann’s Way

“فردای آن روز [سوان] به خود میگفت: «واقعا پیشرفت محسوس است؛ خوب که به قضیه دقیق میشوم، میبینم که دیروز از بودن با او تقریبا هیچ لذت نمیبردم: عجیب است که حتی به نظرم زشت میرسید.» و البته راست میگفت، اما عشقش از محدودهی تمنای بدنی بسیار فراتر میرفت. دیگر خود وجود اودت در آن چندان جایی نداشت.”
― Swann’s Way
― Swann’s Way

“اگر هم بتوانیم آرزو کنیم کارهای کسی که تاکنون رنجمان داده است از تهِ دل نبوده باشد، [...] باید بپرسیم که کردار فردای آن کس چه خواهد بود؟
این گفتههای تاز به گوش عشق من میرسید؛ به او میباورانید که فردا فرقی با روزهای گذشته نخواهد داشت و احساس ژیلبرت به من کنتر از آن است که تغییر کند، احساس بیاعتنایی است، و در دوستی من و ژیلبرت تنا منم که عشق میورزم!
و عشقم در پاسخ میگفت: «درست است، دیگر با این دوستی هیچ کاری نمیشود کرد، دگرگون نخواهد شد.»”
― Swann’s Way
این گفتههای تاز به گوش عشق من میرسید؛ به او میباورانید که فردا فرقی با روزهای گذشته نخواهد داشت و احساس ژیلبرت به من کنتر از آن است که تغییر کند، احساس بیاعتنایی است، و در دوستی من و ژیلبرت تنا منم که عشق میورزم!
و عشقم در پاسخ میگفت: «درست است، دیگر با این دوستی هیچ کاری نمیشود کرد، دگرگون نخواهد شد.»”
― Swann’s Way
All Quotes
|
My Quotes
|
Add A Quote
Browse By Tag
- Love Quotes 99k
- Life Quotes 78k
- Inspirational Quotes 74k
- Humor Quotes 43.5k
- Philosophy Quotes 30.5k
- Inspirational Quotes Quotes 28k
- God Quotes 26.5k
- Truth Quotes 24k
- Wisdom Quotes 24k
- Romance Quotes 23.5k
- Poetry Quotes 22.5k
- Life Lessons Quotes 21.5k
- Death Quotes 20k
- Quotes Quotes 19.5k
- Happiness Quotes 19k
- Hope Quotes 18k
- Faith Quotes 18k
- Inspiration Quotes 17k
- Spirituality Quotes 15.5k
- Motivational Quotes 15k
- Religion Quotes 15k
- Relationships Quotes 15k
- Writing Quotes 14.5k
- Life Quotes Quotes 14.5k
- Love Quotes Quotes 14.5k
- Success Quotes 13.5k
- Motivation Quotes 13k
- Time Quotes 12.5k
- Science Quotes 12k
- Motivational Quotes Quotes 11.5k